#جزیره_کشف_نشده 🌴 پارت۱۶ 💚

پادشاه: شمـ..
دیوید: منم اینجا پیش لیندا میمونم.
جین: چه جنگی بشه..
و خندید..........
پادشاه: کیم سوکجیننننن..
جین: باشه بابا.
پادشاه: باشه شما دو تا اینجا میمونید.
کارن: کاراتو ببین لیندا.. ببین به چه روزی انداختیمون؟
ــ کارن خفه شو. دارم میترکم پس تو یکی حرف نزن.
کارن: باشه. یه راهی پیدا کن هممون سالم از اینجا بریم بیرون.
ــ باشه.
پادشاه بلند شد. اومد طرفم. اوه این چقد بلنده. اییی جونم یه اسم خوب براش پیدا کردم. نردبان بنگتن.. خودمم خندم گرفت...........
جیهوپ: به چی میخندی؟
ای خاک عالم تو سرم. انگار بلند خندیدم...........
جین: نکنه تو هم مثل من فکر میکنی؟
ــ مگه به چی فکر میکنی؟
جین: نردبان بنگتن.
ــ از کجا فهمیدی؟
جین: ایول تو هم عین خودمی.
پادشاه: که من نردبان بنگتنم؟ حساب هردوتونو میرسم.
جین: عه عه خب عالیجناب حرف حقو زدیم دیگه مگه نه لیندا؟
ــ آره خب.
پادشاه: که حرف حقو زدید؟
ــ بله مشکلیه؟
ادورد: لیندا پررو بازیتو بزار کنار..
ــ ببین دلت که نمیخواد از پدر شدن ناقصت کنم؟
کارن: لیندا باز شروع کردی؟
ــ به من چه این نردبان بنگتن اول شروع کرد.
همشون خندیدند ولی نردبانه داشت از حرص میترکید. آفرین حرص بخور برات ضرر نداره. الهی اینو از حرص خوردن بترکون.....






ـ✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾ـ
#جزیره_کشف_نشده #میراث_ابدی #میراث_ابدی۲ #آنتی_bts
دیدگاه ها (۱)

#جزیره_کشف_نشده 🌴 پارت۱۷ 💚

#جزیره_کشف_نشده 🌴 پارت۱۸ 💚

#درخواستی استوری بود😉🌈

#درخواستی استوری بود😉🌈

دختر جهنمی

#سناریو موضوع= وقتی با گریه شدید و بغض میری پیششون و میگی اج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط